خب سلام رفیق عشق فیلم! چه خبرا؟ دیدم گفتی یه تحلیلی از "Gasoline Rainbow" میخوای، اونم به زبون خودمونی و صمیمی. اتفاقا فیلمیه که بدجوری چسبید بهم، گفتم بیام برات تعریف کنم انگار دو تا رفیق نشستیم داریم گپ میزنیم در مورد یه فیلم توپ.
ببین "Gasoline Rainbow" رو راس براذرز (Ross Brothers) ساختن، همون داداشای فیلمساز که کارشون درسته و فیلمای خاص میسازن. این فیلم داستان پنج تا نوجوون نسل Z رو روایت میکنه که تازه مدرسهشون تموم شده و میخوان قبل از اینکه برن دنبال زندگی بزرگسالی و این داستانا، یه سفر جادهای بزنن به سمت ساحل اقیانوس آرام. مثل این میمونه که بگن "بزنیم بیرون، دنیا رو ببینیم، قبل از اینکه خیلی دیر شه!"
فیلم، فیلمیه آروم و بیشیله پیله. اصلا فکر نکن با یه فیلم پر زرق و برق طرفی. نه خبری از جلوههای ویژه خفن هست، نه داستان پیچیده و پر از معما. یه جورایی خیلی ساده و صمیمی ساخته شده. انگار داری به زندگی واقعی این نوجوونا نگاه میکنی. دوربین هم خیلی نزدیک بهشون میچرخه، انگار خودت هم داری باهاشون همسفر میشی.
بازیگرای فیلم هم که اصلا چهرههای معروفی نیستن. اتفاقا همین خیلی به فیلم کمک کرده. چون حس میکنی واقعا یه مشت نوجوون معمولی رو داری میبینی که دارن خودشون رو بازی میکنن. اسمهاشون هم جالبه: تونی ابوئرتو، میکا بانچ، نیکول دوکس، ناتالی گارسیا و مکای گارزا. اینا همون پنج تا رفیقن که تو فیلم نقش اصلی رو دارن.
یه نکته خیلی باحال راجع به فیلم اینه که انگار خیلی از صحنههاش بداهه بوده. یعنی فیلمنامه خیلی سفت و سختی نداشته و به بازیگرا آزادی عمل دادن که خودشون باشن و حس و حال خودشون رو تو فیلم بیارن. همین باعث شده فیلم خیلی طبیعی و زنده به نظر برسه. انگار داری مستند میبینی، ولی خب داستان داره و اتفاقا داستانش هم قشنگه.
فیلم تو جشنواره ونیز هم اکران شده، تو بخش "افقها" که معمولا فیلمای نوآورانه و متفاوت رو نشون میدن. بعدش هم تو جشنوارههای دیگه مثل "South by Southwest" و لوکزامبورگ هم نشون دادن و اتفاقا تو لوکزامبورگ جایزه تماشاگران رو هم برده، که نشون میده فیلم با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کرده.
منتقدها هم خیلی از فیلم خوششون اومده. تو سایت "Rotten Tomatoes" که سایت جمعآوری نقدهای فیلمه، حدود ۹۳ درصد منتقدا نظر مثبت دادن و گفتن فیلم خیلی خوبیه. تو "Metacritic" هم امتیاز ۸۰ از ۱۰۰ گرفته که یعنی منتقدها "عموماً نظر مثبتی" بهش داشتن. خلاصه که فیلم از نظر منتقدا هم فیلم قابل احترامیه.
یه چیزی که شاید خیلیا بگن اینه که فیلم خیلی "اتمسفریک" هست. یعنی حس و حال خاصی داره. یه جورایی انگار داری تو یه رویای نوجوونی غرق میشی. مناظر قشنگ، موسیقی خوب، شخصیتهای دوستداشتنی و یه حس رهایی و بیخیالی خاصی تو فیلم هست که آدمو جذب میکنه.
البته خب، فیلم بینقص هم نیست. شاید بعضیا بگن که داستانش خیلی سادهست و اتفاق خاصی توش نمیافته. یا اینکه ریتمش کنده و حوصلهسربره. ولی به نظر من، زیبایی فیلم دقیقا تو همین سادگی و آروم بودنش هست. این فیلم برای کساییه که دنبال یه تجربه سینمایی متفاوت و صمیمی هستن، نه یه فیلم اکشن و پرهیجان.
در کل، "Gasoline Rainbow" یه فیلم جادهای دوستداشتنیه با حس و حال نوجوونی. اگه دنبال یه فیلمی هستی که آرومت کنه، بهت حس خوب بده و یه کم هم به فکر فرو ببرتت، این فیلم میتونه انتخاب خوبی باشه. به خصوص اگه از فیلمای مستقل و غیرتجاری خوشت میاد، حتما اینو ببین. فقط یادت باشه با حوصله و ذهن باز بری سراغش.
امیدوارم این تحلیلم به دردت خورده باشه. بازم سوالی بود یا فیلم دیگهای مد نظرته بگو، من در خدمتم! 😉